کودکانی که نمیخواهند به تئاتر بروند؛ حتی پس از Covid-19

برای کودکان با نیازهای ویژه، نه تنها دو یا سه ماه به دلیل یک بیماری همه گیر، بلکه تمام سال تعطیل میباشد. سالن تاریک، صداهای بلند و مخاطب پر سر و صدا، همه اینها مسائلی است که باعث میشود آنها در خانه بمانند. و .....
برای کودکان با نیازهای ویژه، نه تنها دو یا سه ماه به دلیل یک بیماری همه گیر، بلکه تمام سال تعطیل میباشد. سالن تاریک، صداهای بلند و مخاطب پر سر و صدا، همه اینها مسائلی است که باعث میشود آنها در خانه بمانند. Alterman-Barnea مادر فرزندی مبتلا به اوتیسم و یک کارآفرین اجتماعی، در مورد ناامیدی از "بازگشت به حالت عادی" میگوید. "فرهنگ یک امتیاز نیست، یک ضرورت است"، "فرهنگ افق است، هوا و اکسیژن است". این نوع گفتهها در ماه گذشته به عنوان بخشی از اعتراض هنرمندان، که خواستار بازگشایی مؤسسات فرهنگی هستند، شنیده میشود. همدردی با خواستههای آنان، چه از جنبه شخصی و چه از جنبه مالی برای هرکدام از ما به عنوان مصرفکنندگان فرهنگی، بسیار آسان است. کودکان مبتلا به اوتیسم، ADHD ، سندرم داون، اختلالات حسی و اختلالات مختلف عصبی و رشدی متاسفانه قادر نیستند به روشی که امروزه عرضه میشود، از فرهنگ استفاده کنند. محیط ناشناخته، سالن تاریک و شلوغ، موضوع غیرمنتظره، صداهای بلند، راهنمایان سالن و حتی گاهی خود بازیگران. برای این که این قشر از کودکان بتوانند رویدادهای فرهنگی را استفاده و تجربه کنند، به دسترسی ویژه و دقیقی نیاز دارند، که تقریباً وجود ندارد. نه به این دلیل که نیاز به بودجه بالا یا فناوری پیچیده ای دارد. بلکه این نوع دسترسی با آگاهی و درک آغاز میشود و اینکه استفاده از فرهنگ باید برای همه قابل دسترس باشد. فرهنگ باعث میشود احساس تعلق کنیم او در صفحه فیس بوک خود نوشت: "من میفهمم که ارزشهایی که بیانگر همه چیزهای خوب و زیبا در جهان است، در دنیای فرهنگ و ورزش جاسازی شدهاند. چگونه روح، عشق به انسان، عزم و احساس تعلق در این حوزهها نهفته است. وی همچنین اظهار داشت که فرهنگ یک ضرورت است. این به ما همدلی و همبستگی با دیگری را میآموزد، ما را ترغیب میکند تا طیف وسیعتری از احساساتمان را ابراز کنیم. فرهنگ باعث میشود احساس کنیم متعلق به ماست و به ما در شکلگیری هویت کمک میکند. فرهنگ، پایه، اساس و مکانی است که در آن رشد میکنیم. هنگامی که آن را از فرزندان خود دور میکنیم، آنها را به حالت معلق رها کرده و از بهترین ابزار برای پرورش ذهن و افکارشان محروم میکنیم و عمدتاً آشکار میکنیم که فرهنگ در واقع برای همه منظور نیست. اینکه این "اکسیژن" احتمالاً بیشتر برای دیگران منظور شده است. کودکان دارای معلولیت تقریباً از همه جنبههای زندگی مستثنا هستند. در واقع سیستم آموزش و پرورش آمادگی لازم را برای مقابله با تعدیلهای مورد نیاز برای گنجاندن آنها ندارد. پس از فعالیتهای مدرسه هنوز بسیاری از کودکان از ترس از آشفتگی و عدم درک و دانش از مشارکت خودداری میکنند. در مکانهای عمومی، رفتارهای غیرمعمول اغلب در بهترین حالت با چشمانی خیره و پچ پچ دیگران روبرو میشوند. اما بچهها، بچه هستند و تنها چیزیکه آنها میخواهند و نیاز دارند این است که احساس تعلق و عشق را تجربه کنند، به خصوص وقتی که مجبور میشوند با چالشهای درونی که در هر بخشی از زندگی خود انتخاب نکردهاند مقابله کنند. تعطیلی فرهنگ هنرمندان همیشه سمبل شکستن مرزها بودهاند. آنها رزمندگان آزادی و سفیران پذیرش هر چیز متفاوت و غیر عادی بودهاند. پس چگونه ممکن است که این مکانها (تئاتر، موسیقی و حرکات موزون) در مقابل کسانی که اینقدر به آنها احتیاج دارند تعطیل شود؟ و چرا مقامات محلی که وقایع فرهنگ عمومی را ارائه میدهند بخش بزرگی از آن جامعه را نادیده میگیرند؟ در دو ماه گذشته، ما بین چهار دیوار زندانی شدیم و به دنبال راههای بیشتری برای تجربه تئاتر، موسیقی و فیلم بودیم. گروههای واتس اپ با انتشار لینک نمایشنامههای آنلاین و رایگان و همچنین دسترسی به بایگانیهای فرهنگی را امکانپذیر کردند. بسیاری از والدین میفهمیدند که این نوع دسترسی به نمایشنامهها و رویدادهای فرهنگی لازم نیست که مورد توجه واقع شود. به همین دلیل زمانی که به حالت عادی برگردیم و تئاترها و سالنها دوباره بازگشایی شوند، وقتی پردهها بالا میروند و صحنهها با بازیگران پر میشود، فقط میتوان امیدوار بود که 30 هزار کودک، در تعطیلی فرهنگی تنها نبودند و ما در کنارشان بودیم. همانگونه که قبل از Covid-19 در کنارشان بودیم و ممکن است این شرایط مدتها ادامه داشته باشد. این نویسنده مادرِ یک کودک اوتیسم، کارآفرین اجتماعی و بنیانگذار پروژه "فضای امن" است که توسط "انجمن کودکانِ در معرض خطر" حمایت میشود. این پروژه اجرای برنامههای فرهنگی، برای مخاطبان جوان با شرایط جسمی مختلف و حساسیتهای حسی را در راس کار خود دارد.