گفتوگو با کارگردان نمایش «ازدواج پرماجرا»
حسین ربیعی: میتوانستیم چهره اصلی مبارک را نشان دهیم
کارگردان نمایش «ازدواج پرماجرا» میگوید عکسهایی از مبارک در دوران صفویه و قاجار موجود است که نشان میدهد صورت جذاب و شیرینی داشته است. اگر در تبلیغات جشنواره از این عکسها استفاده میشد کار خوبی بود برای اینکه چهره اصلی مبارک را به مردم نشان دهیم.
به گزارش ایران تئاتر به نقل از صبا، حسین ربیعی نویسنده و کارگردان نمایش «ازدواج پرماجرا» است که در بخش فضای باز نوزدهمین جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران- مبارک به اجرا درآمده است.
او درباره ایده شکلگیری این نمایش گفت: «قصه ما مبتنی بر روایت داستان زندگی «مبارک» است که بعد از اینکه درسش را در مدرسه تمام میکند، به دانشگاه رفته و قصد دارد که در دانشگاه با دختر مورد علاقه خود ازدواج کند، اما به هرکسی که پیشنهاد ازدواج میدهد، جواب منفی میگیرد. ایده اولیه آن از جایی شکل گرفت که بسیار با مشکلات جوانان مواجه شدم و سعی کردم این قصه را به شکل طنز و در قالب نمایش مبارک به مخاطب عرضه کنم.»
ربیعی با اشاره به اینکه عروسک مبارک، قصه خاصی ندارد و از گذشته همواره مبتنی بر شعرخوانی بوده است، توضیح داد: «من طی تحقیقات میدانی که انجام دادم، متوجه شدم در گذشته داستانی برای خیمهشببازی و عروسک مبارک نداشتیم که از جایی شروع و در نقطهای به اتمام برسد، اما به بهانه معرفی عروسکها در بارگاه سلیمخان، شعری خوانده میشده است. از پهلوان کچل و پرستار گرفته تا دکتر و مبارک همه با شعر معرفی میشدند؛ اما امروز خیمهشببازی همراه با داستانهای روزمره شده و در خور بچهها و بزرگسالان داستان برایش نوشته شده است.»
این هنرمند ادامه داد: «در قدیم حتی بچهها مخاطب خیمهشببازی نبودند و این گونه نمایشی تنها مختص به بزرگسالان بود، اما امروز برای بچهها و بزرگسالان نمایش داریم و قصهای داریم که ابتدا و انتها دارد.»
ربیعی همچنین در پاسخ به این پرسش که امروز مخاطب بزرگسال تا چه اندازه با نمایش عروسکی ارتباط برقرار میکند، توضیح داد: «مخاطب بزرگسال ما هنوز با عروسک آشنا نشده است و نام عروسک بیشتر تداعیکننده بازی کودکانه است و این هم به خاطر تنبلی ما تئاتریهاست که به مخاطب یاد ندادیم و برایش نهادینه نکردیم که عروسک هم میتواند داستان برای بزرگسالان داشته باشد و صرفا برای کودکان نیست. از سوی دیگر کار عروسکی بسیار سخت و مشکل است چراکه باید به یک جسم بیجان، جان بخشید تا مخاطب با آن ارتباط برقرار کند و طرفه آنکه این عروسک میتواند از یک کاغذ تا یک اسفنج باشد. کسی که این کار را میکند باید تخصص کافی داشته باشد که متاسفانه این روزها شاهد هستیم که افراد نابلدی وارد این عرصه شدهاند. تاکید میکنم که هر کسی با یک عروسک در دستش، عروسکگردان نمیشود.»
این کارگردان صحبتهای خود را با یک پیشنهاد ادامه داد: « اسم جشنوارهمان، یعنی بزرگترین رویداد نمایش عروسکی کشور، مبارک است و سالهاست که شکل گرفته اما شکل و تصویر خوبی از مبارک ارائه نکردهایم. عکسهایی از مبارک در دوران صفویه و قاجار موجود است که این شخصیت عروسکی صورت جذاب و شیرینی داشته است. اگر در تبلیغات جشنواره از این عکسها استفاده میشد تا مردم با چهره اصلی مبارک آشنا میشدند کار بسیار موثر و خوبی بود.»
او در پایان گفت: «به نظر من آنچنان که بایسته و شایسته است و آنگونه که توقع میرفت، عروسکهای آیینی و سنتی خودمان را در سطح جهانی معرفی نکردهایم. خوشبختانه این جشنواره با حمایت مدیران تئاتر کشور و مدیریت برگزارکنندگانش، خود را خوب نشان داده و خوب هم اجرا شده است؛ اما ایکاش اجراها در سطح شهر تهران پخش میشد و تنها برای اجرای آثار، روی تئاتر شهر و چند سالن در مرکز شهر تهران تمرکز نمیکردیم؛ چراکه هرچقدر اجرای نمایشها بیشتر و گسترده میبود، نمود بیشتری هم پیدا میکرد.»